جدول جو
جدول جو

معنی قدم دوم - جستجوی لغت در جدول جو

قدم دوم
گام دوم
تصویری از قدم دوم
تصویر قدم دوم
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ دُ)
گلولۀ دم دم، چاتلمه. نوعی گلوله. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(پَ رَ / رُ)
آنکه قدم را به چیزی دوزد، ثابت و پایدار. (آنندراج) :
خار قدم دوز به پیرامنم
سوزن عیسی شده در دامنم.
امیر خسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَ دَ)
پای بوس. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
دمادم. دمبدم. به هر دم زدنی. (شرفنامۀ منیری). رجوع به دمادم و دمبدم شود
لغت نامه دهخدا
(دُ دُ)
آوای طبل و کوس و غیره. (یادداشت مؤلف) :
ظاهر از نغمۀ قمری همه کوکو شنوی
حاصل از نوبت سلطان همه دم دم بینی.
جمال الدین عبدالرزاق
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدم بوس
تصویر قدم بوس
پایبوس پا بوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم دوش
تصویر قلم دوش
شانه سوار
فرهنگ لغت هوشیار
گام دوز میخکوب کننده، پایدار آنکه قدم را بچیزی بدوزد، ثابت پایدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدم رو
تصویر قدم رو
گام رو
فرهنگ لغت هوشیار
تازی از هندی ک افشانه گروهه ای (گلوله) که پس از پرتاب می ترکد و برابر پیمان لاهه 1899 ترسایی کاربرد آن روا نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسمت دوم
تصویر قسمت دوم
بخش دوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گام دوم
تصویر گام دوم
قدم دوم
فرهنگ واژه فارسی سره
قدرشناس
فرهنگ گویش مازندرانی
وبال مزاحم
فرهنگ گویش مازندرانی
وبال شدن، مزاحمت
فرهنگ گویش مازندرانی